
مقدمه:
تصمیمگیریهای کلان و مهم در هر سازمان یا جامعه از اهمیت بالایی برخوردارند. این تصمیمها میتوانند تأثیرات عمدهای بر آینده و پیشرفت آنها داشته باشند. در این میان، جوانگرایی به عنوان یکی از عوامل مهم در تصمیمگیریهای کلان مطرح میشود. جوانگرایی به معنای تأیید و توجه به نظرات و ایدههای جوانان است و نشان میدهد که تصمیمگیران علاقهمند به شنیدن و استفاده از دیدگاه جوانان هستند.
مشاركت جوانان و نوجوانان كه به معني روند درگير ساختن آنان در تعيين سرنوشت خود و احساس مسئوليت نسبت به اين سرنوشت بيان شده، امروزه در سطح جامعه و مجامع علمـي از اهميـت بـالايي برخوردار است، بطوريكه از آن به عنوان هدف و وسيله توسعه نام ميبرند. براي تحقق ايـن امـر، شناخت عوامل مؤثر بر ميزان مشاركت جوانان و نوجوانان لازم و ضروري است.
در ادبيات توسعه بويژه توسعه پايدار، واژه مشاركت، نقش كليدي پيدا كـرده، بـطـوريكـه يكي از سه ركن توسعه انساني پايدار را تشكيل ميدهد و دو عنصر ديگر، يعني مردم و منابع به علت داشتن نقش ساختاري مشاركت در چارچوب آن به فعليت مطلوب درميآيند. پيـشينه اين واژه و مفهوم آن با طرح مقوله «توسعه» پيوند خورده بهويژه از دهه ١٩٦٠ كه با رويكـرد رشد اقتصادي و توسعه اقتصادي مطرح گرديد و همگام با تحولات توسعه و ابعـاد آن چـون توسعه اقتصادي اجتماعي و بالاخره توسعه پايدار، تحول وسـيعي يافـت، بـه طـوري كـه در توسعه پايدار، مشاركت را هدف و وسيله توسعه ميشمارند. در واقع، مفهـوم مـشاركت نيـز مانند توسعه مفهومي چند بعدي است. تفاسير و برداشتهاي مختلفي با توجـه بـه نظريههاي توسعه از آن وجود دارد. اما به طور كلي مشاركت را ميتوان روند درگير ساختن مردم در تعيين سرنوشت خود و احساس مسئوليت نسبت به اين سرنوشت تعريف كرد كه با هدف مقاله همخواني نزديكي دارد. چنانكه گفته شد مـشاركت در ابعـاد سياسـي، اجتمـاعي، اقتصادي و محيطي مطرح اسـت و از سـوي ديگـر در توسـعه پايـدار و پـارادايم مـشاركتي، مشاركت در تمـام مراحـل و فعاليتهـا از مرحلـه تـصميمگيـري و برنامـهريـزي تـا نظـارت و ارزشيابي ضروري است. در كشور ما نيز با توجه به ساختار سني جمعيـت (جـوانگرايي) و نيـز اهميـت مـشاركت جوانان روستايي در برنامههاي مربوط به توسعه روستايي و توسـعه كـشاورزي، اهميـت و ضرورت شناخت نيازها و ويژگيرهاي اين گروه در جهت مشاركت آنـان در امـور مربـوط بـه توسعه و تصميمگيري و فرآيند برنامهريزي مشخص ميگردد.
مشاركت در معنـي لغـوي عبـارت است «كمك فعال و واقعي شخص به يك عمل». در متون مختلف از مشاركت تعاريف متعددي صورت گرفته است كه هر كدام از اين تعابير و تعاريف با توجه به رويكرد نظـري و تجـارب شخصي از ديدگاههاي متفاوتي ابراز شده است. به طور كلي آنچه در اين مقاله از مفهوم مشاركت مدنظر است، حضور و دخالـت داوطلبانـه، آگاهانـه و خـلاق، متعهدانـه جوانـان و نوجوانـان در تصميمگيريها، برنامهريزيها و فعاليتهـاي گونـاگون قابـل انجـام در سـازمانهاي مختلف دولتي و سازمانهاي محلي اجتماع يا منطقه خود از يك سو و حـضور و همـسويي بـا تفكرات و ايدهها و تصميمگيريها و فعاليتهاي اجتماعي، سياسي از سوي ديگر است. در نهايت بايد گفت، مشاركت، فرايند درگير شدن و شـركت متعهدانـه مـردم بـويژه جوانـان در فراينـد تصميمگيري است.
اولین دلیلی که برای لزوم جوانگرایی در تصمیمگیریهای کلان میتوان ذکر کرد، تجربه و دانش تازه جوانان است. جوانان به دلیل کمتجربگی و تحقیقات و مطالعات تازه خود، میتوانند دیدگاهها و راهبردهای نوینی را در اختیار تصمیمگیران قرار دهند. این دیدگاهها از طریق مشارکت جوانان در فرآیند تصمیمگیری، مطرح میشوند و میتوانند به بهبود و نوآوری در تصمیمگیریها منجر شوند.
دومین دلیل، ارتباط با نسل جوان است. تصمیمگیران کلان باید در ارتباط با نسل جوان باشند و نیازها و مشکلات آنها را درک کنند. جوانان از دنیای مجازی و رسانههای اجتماعی استفاده فراوانی میکنند و این امکان را دارند که ایدهها و نظرات خود را به طرق مختلفی مطرح کنند. نتايج نشان ميدهد كه بين ميزان استفاده از وسايل ارتباط جمعي و مشاركت جوانان رابطه وجود دارد و با افزايش استفاده از وسايل ارتباط جمعي، ميزان آگاهي و مشاركت افراد افزايش مييابد. با توجه به نقش وسايل ارتباط جمعي در توسعه كشور، لزوم استفاده بهينه و مطلوب از اين عنصر، توسط گردانندگان آن، جهت مشاركت مؤثر جوانان آشكار ميگردد. به همین دلیل، تصمیمگیران نیاز دارند تا با جوانان در ارتباط باشند و با آنها همصحبتی کنند. این ارتباط میتواند باعث شناخت بهتر و درک عمیقتر از نیازها و انتظارات جوانان شود و تصمیمگیران را در تصمیمگیریهای کلان بهتر همراهی کند.
سومین دلیل، جوانان به عنوان آیندهسازان و جامعهسازان معرفی میشوند. تصمیمگیریهای کلان برای آینده و پیشرفت جامعه انجام میشوند و جوانان به عنوان آینده این جامعه میتوانند در این تصمیمگیریها نقش مهمی ایفا کنند. با مشارکت جوانان در تصمیمگیریها، آنها احساس مسئولیت و ارزشمندی خود را در جامعه مییابند و از طریق این مشارکت، انگیزه بیشتری برای فعالیت در جامعه و تحقق اهداف خود پیدا میکنند. به طور خلاصه، جوانگرایی در تصمیمگیریهای کلان از اهمیت بالایی برخوردار است. تجربه و دانش تازه جوانان، ارتباط با نسل جوان و شناخت نیازها و انتظارات آنها، و نقش آیندهسازان جوان در جامعه، دلایلی هستند که نشان میدهند چرا تصمیمگیران کلان نیاز دارند که به جوانان گوش دهند و از دیدگاهها و نظرات آنها استفاده کنند.
بايد توجه نمود که در منطق رهبري جوانگرايي در تقابل با شايسته سالاري نيست. اينگونه نيست که بتوان با تاکيد بر جوانگرايي، شايستگان را حذف نمود و يا آنکه امور را به دست جواني سپرد که شايستگي و تخصص انجام کاري را ندارد! بدون شک نگرش رهبري بر سپردن امور به جوانان شايسته و صاحب صلاحيت است و بايد نسبت به اين شاخص دقت لازم نمود تا رويکرد حکيمانه اتخاذ شده به فساد و ناکارآمدي نيانجامد.
توصيههايي كه به عنوان پيشنهادهاي سياستگذاري ميتواند مورد توجه قرارگيرد، اين است كه خانوادهها و مسئولان با همراهي و همكاري فعال جوانان براي اينكه بتوانند ايشان را به تقويت فكر و عمل مشاركت قوي رهنمون سازند به موارد زير توجه كنند:
واگذاري مسئوليتها به جوانان و نوجوانان با توجه به شرايط فضايي و مكاني (جمعيت شناسي) جهت آمادهسازي و تقويت حس اعتماد و عزت نفس آنها.
ترويج و حمايت از سازمانهاي خودجوش و غيردولتي كه توسط جوانان اداره ميشوند.
تشويق و ترغيب جوانان به مطالعه و تلاش جهت افزايش آگاهي علمي و اجتماعي جوانان و نوجوانان روستايي.
آموزش صحيح و اصولي جوانان و نوجوانان براي حداكثر استفاده از امكانات، خدمات و تسهيلات بخصوص در نواحي روستايي كه با كمبود اين امكانات مواجهاند.
ايجاد تقويت حساسيت و مسئوليت در جوانان و نوجوانان نسبت به حفظ و حراست از محيط زيست و منابع طبيعي.
تقويت روحيه همكاري و مشاركت جوانان و نوجوانان در فعاليتهاي عامالمنفعه.
تشويق و اهتمام جوانان و نوجوانان به مشاركت در فعاليتهاي مذهبي و فعاليتهاي سياسي جهت درگير نمودن آنها در سرنوشت خود.
تشويق روحيه دوستي و رفاقتي در جوانان و نوجوانان جهت مديريت فعاليتهاي مشاركتي كه توسط جوانان و نوجوانان صورت ميگيرد.
مشاركت جوانان و نوجوانان در فعاليتها همراه با بزرگسالان و متخصصان جهت آشنا كردن آنها با چارچوب فعاليتهاي مشاركتي.
رعايت نظم و ارزشهاي انساني از سوي والدين و ساير برنامهريزان جهت القا به جوانان و نوجوانان.
تأكيد و اهتمام به مشاركت همه اعضا و تكيه بر كار گروهي در شيوههاي برنامهريزي جوانان و نوجوانان.
اعتقاد به اين تفكر كه جوانان توانايي انجام امور و فعاليتهاي گوناگون را دارند.
تلاش جهت ايجاد شغل و ترغيب جوانان و نوجوانان جهت كار و تلاش سازنده در منزل و خارج از آن توسط سازمان بهزيستي.
ارائه برنامههاي متناسب با نيازهاي جوانان و نوجوانان روستايي جهت مشاركت هرچه بيشتر آنها در امور مربوط به خود.
معرفي و مشخص كردن جايگاه فعاليتهاي مشاركتي جهت راهنماييهاي علمي و عملي جوانان و نوجوانان در فعاليتهاي اجتماعي.
سـرانجام داشتن يك راهبـرد براي اقـدام مشاركتجـويانه در بـرنامهريزيهاي مـلي، منطقهاي و محلي.
نتیجه گیری:
سخن گفتن با صراحت از ضرورت سپردن عرصه مديريت به جوانان را ميتوان راهبردي ممتاز دانست که تحقق آن ضرورتي اساسي براي امروز و آينده کشور است و انتظار آن است تا زمينههاي تحقق آن فراهم آيد. اين مهم در مسير تحقق نيازمند توجه به برخي ملاحظات اساسي است تا از مسير صحيح دچار افراط و تفريط نگردد و اين فرصت تاريخي به خاطر برخي خطاها به تهديد بدل نشود.
طراحي مکانيزمي براي چرخش نسلي و تربيت مديران جوان ضروري است. به واقع بايد فرآيندي مدتدار و نهادينه شده را طراحي نمود که هر مديري قبل از رسيدن به پايان مدت اشغال و خط بازنشستگي، در کنار خود مديران جوان کارآزموده و آماده به کاري را تحويل سيستم مديريتي کشور دهد تا با خيال راحت بتوان جايگزيني را براي وي انتخاب نمود. فراموش نبايد کرد که در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامي پذيرش مديريت هاي اجرايي کشور، جايگاهي براي کسب تجربه از طريق آزمون و خطا نيست و انتظار ميرود که مديريت ها با کمترين خطا همراه باشد. لازمه اين کار تصويب قوانيني اداري معطوف به تحقق اين مهم و پيگيري جدي و عملياتي کردن آن در سازمانهاي مختلف است. اگر اين اتفاق بيفتد، بدون شک بخش مهمي از مشکلات ناشي از تغيير مديريتي کشور حل گرديده و با گسست مديريتي در کشور مواجه نخواهيم بود.